به نقل از دیجیکالا:
با اینکه نزدیک به ۸۳ سال از پخش اولین قسمت کارتون «تام و جری» گذشته است، کمتر کسی را این روزها پیدا میکنید که نام این دو شخصیت را نشنیده یا آن را تماشا نکرده باشد اما علت محبوبیت و ماندگاری این انیمیشن کلاسیک چیست؟
این مجموعه در دههی ۴۰ میلادی توسط ویلیام هانا و جوزف باربارا خلق شد و نزدیک به ۳۰ سال در اوج محبوبیت قرار داشت تا اینکه مجموعههای قدرتمند دیگری از راه رسیدند و بازار را تسخیر کردند. با اینکه سازوکار صنعت تلویزیون در آن دوران متفاوت بوده است اما شاید ندانید که در برههای، این کارتون کوچک و کمادعا در حال رقابت با بزرگانی همچون «سمفونی احمقانه» دیزنی و «لونی تونز» برادران وارنر بود که نشان میدهد با چه مجموعهی تاثیرگذار و پرطرفداری روبهرو هستیم.
تام و جری بعدها تحتتاثیر رقبای قدرتمند قرار گرفت اما هرگز سقوط را تجربه نکرد، در واقع با پخش دوبارهی این مجموعه در دهههای بعدی، هر بار شاهد احیا و افزایش محبوبیت آن بودیم. با اینکه عصر طلایی انیمیشن به پایان رسیده بود اما هرگاه که تام و جری از جعبهی جادویی پخش میشد، همهچیز را رها میکردیم و به تماشای آن مینشستیم. اهمیتی نداشت که آن قسمت کوتاه را قبلا دیدهایم، همچنان منتظر بودیم تا تام دوباره تحقیر شود و جری تا حد مرگ بترسد. نسلهای متعددی با این کارتون بزرگ شدهاند، بعضیها همچنان ماجراجوییهای این موش و گربه را دنبال کنند و هنوز هم آثار سینمایی و تلویزیونی تازهای پیرامون آنها ساخته میشود که اگرچه اکثرشان کیفیت و جذابیت سابق را ندارند اما تا حد ممکن به میراث این دو شخصیت وفادار هستند.
- چرا منتظر انیمیشن «بنیادین» استودیوی پیکسار هستیم؟
- چرا «فرزندان گرگ» یکی از زیباترین انیمههای تاریخ است؟
- چرا «سرزمین قبل از تاریخ» یک انیمیشن کودکانهی بینقص است؟
اما راز موفقیت تام و جری چیست و چرا آنها به یکی از محبوبترین زوجهای کارتونی تاریخ تبدیل شدهاند؟ اگر صادق باشیم، پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد. برخی هنوز هم از این مجموعه انتقاد میکنند و بعضی دیگر برگ برندهاش را شرایط فرهنگی آن دوران میدانند که اجازه میداد تا سازندگان، اِلمانهای بعضا بزرگسالانه و تابو را به این کارتون بیاورند اما این تمام ماجرا نیست.
یک دشمنی بیپایان
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد تام و جری این است که برداشت متفاوتی از شکار و شکارچی و تعامل دو شخصیت متضاد ارائه میدهد. از طرفی تام را داریم، گربهای که حضور یک موش او را آزار میدهد؛ موش کوچکی که اعتقادی به قوانین فیزیک ندارد و در مقابل همهی ابزار و مهارتهای گربهی قصه میایستد و اغلب پیروز میشود. آیا تام یک قربانی است؟ احتمالا.
و در سوی دیگر جری را داریم، موشی که تنها هدفش این است که در سوراخهای خانه باقی بماند و چیزی جز آرامش نمیخواهد. خانهاش گرم و نرم به نظر میرسد اما معمولا خواب راحتی ندارد زیرا تام میخواهد او را بیرون کند. قسمتهای اول مجموعه تقریبا همگی پیرامون همین ایده جریان داشتند. با اینکه گاهی شخصیتهای دیگری را هم ملاقات میکردیم اما قلب مجموعه یک مناقشهی بیپایان میان تام و جری بود که تنها با یک دشمنی مشابه همانند «وایل ای کایوت و رودرانر» (میگ میگ) قابل مقایسه است.
تفسیر دیگری نمیتوانستیم از این کشمکشها داشته باشیم و خواستهی دیگری هم نداشتیم. تماشای ایدههای نوآورانهی این موش و گربه برای ضربه زدن به یکدیگر بینهایت سرگرمکننده بود. خلاقیتهای آنها هنگامی تحسین برانگیزتر میشود که به یاد میآوریم پیادهسازی فیزیک در انیمیشنها هنوز به سطح قابلقبولی نرسیده بود و سیستم ردهبندی سنی آن دوران هم محدودیتهایی برای سازندگان ایجاد میکرد. گویی هیچچیز ممنوعهای وجود نداشت، شخصیتها از تبر، شاتگان، تپانچه، دینامیت، باروت و آتش در مبارزه استفاده میکردند و سکانسهای هیجانانگیزی را رقم میزدند.
هر قسمت کلکسیونی از راهکارهای عجیبوغریب برای مقابله با دشمنان ارائه میداد و اگرچه گاهی خشن میشد اما این خشونت متفاوت و در واقع بامزه بود. ما با تکهتکه شدن تام میخندیدم، نماهایی که شبیه آنها را در کارتونهای کودکانهی این روزها پیدا نمیکنید. انیمیشنهای مدرن حتی اگر بخواهند هم اجازه ندارند تا چنین خشونتی را به نمایش بگذارند و اگر این کار را انجام دهند، با بازخوردهای منفی شدید روبهرو خواهند شد.
البته در تام و جری خبری از خشونت بیمغز و بیهدف نبود، در طراحی این لحظات، هوشمندی به چشم میخورد. علاوه بر این، آنها گاهی با یکدیگر متحد میشدند تا با یک دشمن مشترک مبارزه کنند که به رویدادهای خاطرهانگیزی ختم میشد. اینکه دو حیوان بسیار خلاق در کنار یکدیگر قرار بگیرند، رویایی به نظر میرسید. ما دشمنی تام و جری را دوست داشتیم اما دلیل اصلی محبوبیت مجموعه، ترکیب جادویی این دو بود؛ اهمیتی نداشت که آنها چه رویکردی نسبت به یکدیگر دارند، تماشایشان همیشه جذاب بود.
آیا میراث تام و جری در خطر است؟
این مجموعه شاید همچنان محبوب باشد و در گذر زمان طرفداران جدیدی هم پیدا کند اما این بدین معنا نیست که برای نسلهای بعدی مسئلهدار نخواهد بود. برداشت نژادپرستانه و گاهی غیراخلاقی این کارتون از برخی انسانها و حیوانها همین حالا هم مخالفانی دارد و احتمالا در آینده مشکلساز شود. به همین منوال، خشونتی که بالاتر به آن اشاره کردیم هم منتقدانی دارد و برخی میگویند که مناسب کودکان نیست. اما آیا روزی از راه میرسد که تام و جری به کلی بایکوت و بایگانی شود؟ پاسخ این سوال مشخص نیست اما میتوان پیشبینی کرد که دیر یا زود، گفتگوی جدی در این رابطه آغاز میشود.
اما در حال حاضر میتوانید از ۱۶۶ قسمت و ۱۵ فیلم سینمایی مجموعهی تام و جری لذت ببرید. اگر به هر دلیلی با این دو شخصیت آشنایی ندارید، کافی است یک یا دو قسمت آن را تماشا کنید تا متوجه شوید که چرا پرطرفدار شده است. هرجومرج، خشونت، شخصیتهای مکمل، سرسختی تام و ذهن خلاق جری، اینها از دلایلی هستند که هنوز هم این شخصیتها را دوست داریم.
کارتون تام و جری برای چند دههی متوالی بخشی از فرهنگ عامه بود و با اینکه در حال حاضر جایگاه سابق را ندارد اما برای بسیاری از آدمها که با آن بزرگ شدهاند، یک اثر خاطرهانگیز و فراموشنشدنی است. این مجموعه البته بیشتر از آنچه که تصور میکنید در زندگی افراد حاضر است، گربههای خانگی متعددی تام نامگذاری شدهاند و اگر روزی موش به یک حیوان خانگی محبوب تبدیل شود، تردیدی وجود ندارد که نام اکثر آنها جری خواهد بود.
منبع: MovieWeb