به نقل از دیجیکالا:
تابستان گرم و طولانی دیگری در راه است. این برای بسیاری از والدین و نوجوانهای ایرانی به معنی شرکت در کلاسهای فوقبرنامه و تابستانی متعددی است. برنامهریزی برای تابستان و اوقات فراغت فرزندان یکی از موضوعات چالشی به ویژه در دوران نوجوانی است.
والدین اغلب گمان میکنند که باید تمام وقت خالی نوجوانان را با کلاسهایی که خودشان گمان میکنند مفید است پر کنند. مثل هر برنامهی دیگری وقتی پای رقابت و اجبار و عقب نیفتادن از یک مسابقه پیش میآید شاهد نادیده گرفتن برخی جنبههای مهم دیگر هستیم. در اینجا هم چنین است و تلاش شدید والدین برای پر کردن همه جدول زمانی نوجوانان موجب میشود که آنها تحت فشار قرار بگیرند و این فشار تبعات دیگری به ویژه روی سلامت روان آنها دارد.
دیجیکالا مگ در این مقاله سعی کرده در گفتوگو با دکتر «مهدی اسماعیلتبار»، روانشناس و مشاور خانواده، جنبههای مختلف مسئلهی تابستان، اوقات فراغت و زندگی نوجوانان را بررسی کند.
توجه به سلامت روان عنصر گم شده این روزها
عنصر گم شده در زندگی روزمره ما بیتوجهی به سلامت روانی خود و فرزاندمان است. این تلاش و هیاهوی روزانه برای عقب نیفتادن از مسابقههایی که کلیشهها، الگوها، رسانهها یا شبکههای اجتماعی به ما تحمیل میکنند موجب شده که توجه به سلامت روانیمان را فراموش کنیم.
چگونه است که به سلامت جسم توجه میکنیم، به استحمام جسم توجه داریم ولی وقتی برای استحمام روح و روانمان نداریم؟ تابستان فرصت مناسبی است برای توجه دادن والدین و در مرحلهی بعد فرزندانشان به این موضوع مهم. برای اینکه کمی به سلامت روحیشان فکر کنند و برای آن اقدامات عملی انجام دهند.
دهها مهارت و صدها ساعت کلاسهای آموزشی در یک روان رنجور یا زخم خورده میتواند منجر به اتفاقات ناگواری در بزرگسالی شود. اتفاقاتی که تبعاتش جامعه را درگیر میکند.
والدین اغلب ۹ ماه سال را مشغول تحصیل و مدرسهی فرزندانشان هستند و به بهانههای مختلف از پرداختن به این بخش از زندگی خودداری میکنند اما تابستان میتواند فرصت خوبی برای به آرامش رسیدن باشد. فرصتی برای به صلح رسیدن با خودتان.
خودشناسی میتواند دستاورد تابستان باشد
دکتر اسماعیلتبار در بخش دیگری از صحبتهایش به موضوع «استعدادیابی در تابستان» اشاره میکند و میگوید: «بسیاری از والدین میگویند که باید از فرصت تابستان برای استعدادیابی فرزندانمان استفاده کنیم. برای همین آنها را مدام از این کلاس به کلاس دیگر میکشانند تا نهایتا ببینند که استعداد فرزندشان در کدام مسیر شکوفا میشود. خیلی از آنها از نظام آموزش و پرورش در ایران رضایت ندارند که البته حق هم دارند اما این بهانهای برای نابود کردن اوقات فراغت نوجوانها و انداختن زخمهایی بر روان آنها نیست. اگر خانوادهای چنین دغدغهای دارد بهترین توصیه برای او این است که تلاش کند زمینههای خودشناسی نوجوانش را فراهم کند.»
بسیاری از چالشهای روانی که انسانها در بزرگسالی با آن مواجه میشوند نتیجه عدم شناخت کافی از خودشان است. این همان بخش مرتبط با سلامت روان است که اغلب خانوادهها آن را فراموش میکنند. ایجاد یک محیط امن که نوجوانان در آن با آرامش و احساس امنیت حرف بزنند از بسیاری از کلاسهای استعدادیابی موثرتر است.
در خلال این برنامهها و جلسات گفتوگوی خودشناسی است که والدین میتوانند به زمینههای علاقهمندی واقعی فرزندانشان و استعدادهای نهفته آنها پی ببرند. در مجموع توجه به سلامت روان خیلی مهم است و این مسئله جنبههای مختلفی دارد که باید خانوادهها مورد توجه قرار دهند.
نگران از دست رفتن فرصت یادگیری نباشید
این روانشناس و مشاور خانواده در بخش دیگری از صحبتهایش به نگرانی خانوادهها درباره از دست رفتن فرصت یادگیری فرزندانشان اشاره میکند و میگوید: «خیلی از والدین تصور میکنند که بچهها یک زمان محدودی برای یادگیری دارند و در این زمان محدود باید خوراکهای فراوانی به آنها داده شود تا در زندگی آینده به کار آنها بیایید.»
هر وقت قصد دارید با چنین دیدگاهی جدول برنامههای زندگی فرزندتان را پر کنید یک نگاهی هم به خودتان بیندازید. ببینید که چه میزان از آموزشهای تا ۲۰ سالگیتان دیدهاید در دهههای بعدی زندگی به کارتان آمده است. اگر با خودتان صادق باشید میبینید که اگرچه خیلی از آموزشهای آکادمیک به شما کمک کرده اما در کنار آن تجربیات دیگر در زندگی واقعی هم به کار شما آمده است.
فراموش نکنیم که قرار نیست همه چیز به صورت یک فرمول ساده وارد مغز انسانها شود و کارکرد درست هم داشته باشد. اگر این چنین بود که همهی انسانها فرمول موفقیت را میدانستند. ایبسا انسانهای آگاه و با معلوماتی که چون نتوانستند مشکلات سلامت روانشان را با خودشان حل کنند در زندگی شکست خوردهاند و از آن گنجینه بزرگ معلومات هم نتوانستند استفاده کنند.
زندگی در دنیای واقعی با هزاران متغیر درگیر است و شما نمیتوانید با یاد دادن چند فرمول به فرزندانتان، راه موفقیت را به آنها نشان دهید.
موضوع مهم دیگر این است که فضای مدرسه برای خیلی از نوجوانان فضای محبوبی نیست. این عدم محبوبیت به خاطر کاستیهایی است که در نظام آموزشی ما وجود دارد. از اینرو تلاش برای بازگرداندن بسیاری از نوجوانان به مدرسه در تابستان میتواند اثرات منفی زیادی برای آنها داشته باشد.
والدین کارهای نکرده خودشان را به فرزندان تحمیل نکنند
مهدی اسماعیلتبار در بخش پایانی صحبتهایش بار دیگر پای مسئله توجه به سلامت روان را پیش میکشد و توضیح میدهد که اکثر والدین امروزی که با مسئلهی نوجوانان درگیر هستند متولدین دهههای پنجاه و شصت هستند و در دوران خودشان موضوع توجه به سلامت روان مسئلهای لوکس به حساب میآمد.
خیلی از آنها در بزرگسالی تلاش کردند که گرههای شخصیتیشان را باز کنند و گروه بیشتری هم حتی چنین تلاشی نکردند. در چنین شرایطی با والدینی مواجه هستیم که اگرچه خودشان از ناحیه عدم توجه به سلامت روان آسیب دیدهاند اما با عدم آگاهی از این ضربه تلاش میکنند با تحت فشار قرار دادن فرزندان شان آنها را هم در این مسیر قرار دهند.
این والدین اغلب سعی میکنند چیزهایی که بنا به شرایط خودشان از دست دادهاند را در نوجوانی فرزندشان ببینید و بیتوجه به خواستههای روحی یا شخصیتی آنها تابستان شلوغ و پربرنامهای برای آنها تدارک ببینند. از این رو میبینیم که توجه به مسئله بهداشت و سلامت روان تنها برای نوجوانان نیست و والدین هم باید به این مسئله توجه کنند.