گزیده ای از زیباترین اشعار دوبیتی فردوسی در مورد عشق، ایران و خدا برای پست، کپشن و استوری اینستاگرام
***
به کردار افسانه از هر کسی
شنیدم همی داستانت بسی
چو این داستان ها شنیدم ز تو
بسی لب به دندان گزیدم ز تو
******
همیشه دلم در غم مهر اوست
شب و روزم اندیشه چهر اوست
مرا مهر او دل ندیده گزید
همان دوستی از شنیده گزید
******
ز مهر تو دیریست تا خسته ام
به بند هوای تو دل بسته ام
بکام تو بادا سپهر بلند
ز چشم بدانت مبادا گزند
******
ز خط نخست آفرین گسترید
بدان دادگر کو جهان آفرید
ازویست شادی ازویست زور
خداوند کیوان و ناهید و هور
******
به آموختن چون فروتن شوی
سخن های دانندگان بشنوی
مگوی آن سخن کاندر آن سود نیست
کز آن آتشت بهره جز دود نیست
******
به گیتی به از راستی پیشه نیست
ز کژی تبر هیچ اندیشه نیست
چو با راستی باشی و مردمی
نبینی بجز خوبی و خرمی
******
از آغاز باید که دانی درست
سر مایه گوهران از نخست
که یزدان ز ناچیز چیز آفرید
بدان تا توانایی آرد پدید
******
کسی زنده بر آسمان نگذرد
مگر آن که با عشق یزدان پرد
سرانجام بستر بود تیره خاک
بپرد روان سوی یزدان پاک
******
جهان یادگار است و ما رفتنی
به گیتی نماند بجز گفتنی
به نام نکو گر بمیرم رواست
مرا نام باید که تن مرگ راست
******
چو گفتار بیهوده بسیار گشت
سخنگوی در مردمی خوار گشت
نه نایافت رنجه مکن خویشتن
که تیمار جان باشد و رنج تن
******
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن
بترس از خدا و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس
******
از آن پس که بسیار بردیم رنج
به رنج اندرون گرد کردیم گنج
شما را همان رنج پیشست و ناز
زمانی نشیب و زمانی فراز
******
از آغاز باید که دانی درست
سر مایه ی گوهران از نخست
که یزدان ز ناچیز چیز آفرید
بدان تا توانایی آرد پدید
******
بنام خداوند خورشید و ماه
که دل را بنامش خرد داد راه
خداوند هستی و هم راستی
نخواهد ز تو کژی و کاستی
******
چو خرسند باشی تن آسان شوی
چو آز آوری زو هراسان شوی
نگه کن بدین گنبد تیزگرد
که درمان ازویست و زویست درد
******
چو ایران مباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم
ازآن به که کشور به دشمن دهیم
******
نگویی مرا تا مراد تو چیست
که بر چهر تو فر چهر پریست
هر آن کس که از دور بیند ترا
شود بیهش و برگزیند ترا